نیازی نیست بزرگ شویم

همه ما در مسیر زندگی خود با انسان های بزرگ مواجه شده ایم و با تعجب این  سوال در ذهنمان آمده که آیا زمانی این شخص هم یک فرد عادی بوده است یا از همان ابتدا به وضوح درست و غلط را از هم تشخیص می داده. وقتی از نقطه نظر خودمان به این قضیه نگاه کنیم قطعا آنها را از خودمان بزرگتر می بینیم ولی در واقع ما فقط از  بیرون آنها را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم و از درون  و اسرار آنها بی خبریم.


همه آدم ها درست مثل ما درونشان پر است از تردید و آشفتگی و هرچه به اصطلاح بزرگتر می شویم تردید هایمان به شکل های مختلف در قالب افکارمان خود نمایی می کنند.


کم سن  که هستیم همیشه بزرگ تر ها را می بینیم و دوست داریم زودتر سنمان بیشتر شود تا به آنها  برسیم و همه روی ما حساب باز کنند  و وقتی به جایگاه آنها می رسیم حسرت روزهای گذشته را می خوریم که چرا آن روز های زیبا را راحت از دست دادیم .


یادم  می آید زمانی پوسته هایی برای ویندوز XP به بازار آمده بود و به وسیله آن ظاهر ویندوز را شبیه به ویندوز های به روز می کردند ، ولی وقتی ظاهر را عوض میکردیم  بعد از مدتی متوجه تناقض های به وجود آمده می شدیم و مشکلات بسیاری برای ما درست می کرد و در آخر مجبور به حذف پوjسته می شدیم. ما در جامعه آدم هایی را داریم که پوسته های خوش آب و رنگی روی خودشان گذاشته اند ولی  نه تنها رشد نکرده اند بلکه از درون با خودشان در جدال مداوم و طاقت فرسا هستند.


بین بزرگ شدن و کامل شدن تفاوت زیادی وجود دارد، اکثر انسان ها  فقط بزرگ می شوند ولی خبری از تکامل در آنها وجود ندارد  و  متاسفانه به همت شبکه های اجتماعی با رشد بی رویه حباب های بی مصرف مواجه شده ایم.


تکامل همیشه از درون بیرون اتفاق می افتد و بزرگ شدن از بیرون به درون ....


 در فیزیک اگر ستاره ای جرمش چندین برابر حجمش باشد تبدیل به سیاه چاله می شد و هرچه را در مسیرش باشد به خودش جذب می کند و  این گواهی بر این است که می شود بعضی از قوانین فیزیک را با قوانین زندگی خودمان تعمیم دهیم . بیاییم به جای تلاش برای بدست آوردن حجم بی رویه کمی چگالی خودمان را افزایش دهیم و به جایی اینکه بخواهیم دنیا جزیی از ما باشد سعی کنیم خودمان جزیی از دنیا باشیم.