امواج
امواج

امواج

غرق شدن در عمق نیم سانتی متری






قبل از اینکه چیزی بنویسیم لازم می دونم ذکر کنم این نوشته  و نوشته های دیگر که من در این وبلاگ قرار می دهم بیشتر نظر شخصی ام است و الزاما قابل اثبات و کامل نیست.


همراهی با شیوع و گسترش تکنولوژی را می توان به راه رفتن روی لبه دیواری تشبیه کرد که یک سمت آن آرامش است و سمت دیگرش به فلاکت و تباهی ختم می شود...


همه  این  را یادمان است که در گذشته های نه چندان دور ، قبل از تولد شبکه های اجتماعی  و گوشی های هوشمند زندگی ها عمق و رنگ و بوی بیشتری داشت و در مسیر پیش رو هر چه به سمت مکتب مجازیسم و دیجیتالیسیون پیش می رویم ، خود را اسیر دنیای مسطحی میبینیم که عمیق ترین جایش شاید به جرات  از دو بند انگشت هم فراتر نرود ، اما با این حال آنچنان در آن غرق شده ایم که به ندرت هوس تازه کردن نفس به ذهنمان خطور می کند.


شبکه های اجتماعی به دلیل وجود تناقض هایش با  جامعه فیزیکال و همچنین وجود پیچیدگی بیشتر نسبت به زندگی معمولی ، خودش یک جامعه مجزا به حساب می آید . این شکاف باعث به وجود آمدن سبک زندگی دوگانه در کاربران این مجموعه ها شده است . به طور مثال ما دوستانی در دنیای واقعی  و یا مجازی داریم، حال بعضی از دوستان واقعی ما در شبکه های مجازی فعالیت دارند و شاید بتوانیم با بعضی دوستان مجازیمان دیدار فیزیکال داشته باشیم ولی در ذهن ما با طور مجزا از یکدیگر تفکیک شده اند.


در زمان ماقبل از مجازیسم که همین چند سال پیش خودمان است ، به دلیل وسعت کم ارتباطات غیر حضوری، ترجیحا با چند دوست صمیمی می شدیم و وقت های خالیمان را با آنها شریک می شدیم اما توسعه فضای دیجیتال فرایند دوست یابی را به حدی راحت کرده که  تنها با لمس صفحه گوشی هوشمندمان فردی را برای دوستی دعوت یا فرد دیگری را از بین دوستانمان حذف می کنیم ، در نتیجه بسیاری از رفتارهایی که در گذشته برای ما نوعی ارزش به حساب می آمد با وجود رسانه های اجتماعی حذف شده اند.


با این نگرش به وجود آمده، دیگر به فکر افزایش عمق دوستی هایمان نیستیم بلکه  در تلاش برای  افزایش دوستان و وسعت تعداد آنها هستیم و از آنجایی که دستاورد های بدون تلاش و بدون رنج را گنج فرض نمی کنیم ، پس هیچ تلاشی هم برای نگه داشتن این دوستی ها نمی کنیم .


با افزایش عمر فضای دیجیتال با کمبود عمق و ازدیاد عرض در زندگی هایمان مواجه شده ایم و با این وجود این سوال در ذهنمان خود نمایی می کند که چرا در عمق یک سانتی متری در حال غرق شدن هستیم؟

تفکرات دکتر چرنوبیل




همه چیز از آنجایی شروع شد که می توانستیم  ولی نشد!!

وقتی تمام فکرمان درگیر مسائل روز مره  خودمان است عده ای درست  آن طرف دنیا برای تک تک لحظات  ما تصمیم می گیرند ، برای ما آرزو تولید می کنند ، به خوردمان می دهند و ما تلاش میکنیم به چیز هایی که از قبل برایمان تعیین شده برسیم... آنچنان ماهرانه کنترل می شویم که خودمان هم متوجه آن نمی شویم.

وقتی خودمان طراح زندگیمان نباشیم ، وقتی فرهنگ و هویت خودمان را به شکل پیشرفته حفظ نکنیم !

دست خوش تصمیمات قدرت مندان در دنیا می شویم.

انقلاب هوش مصنوعی قسمت دوم




در قسمت اول انقلاب هوش مصنوعی  تا حدودی سناریوی آن را بررسی کردم  و  در این مطلب قصد دارم ادامه روند هوش مصنوعی را به طور مختصر توضیح دهم .

ما انسان ها زمانی به زمین پا گذاشتیم که تمام پیچیدگی های نظام خلقت از قبل آفریده شده بود  و ما تا کنون سعی در شناخت این پیچیدگی ها کرده ایم ، مغز و هوش انسان تنها یکی از آنها است . هوش درست مانند نت های موسیقی جنبه ها و ابعاد مختلفی دارد(استدلال استقرایی، هوش هیجانی، هوش فضایی و ...) در مجموع شاید 100 نوع هوش داشته باشیم که میزان قدرت آنها در هر فرد با فرد دیگر برابر نیست. حال ما در هوش مصنوعی می توانیم یکی از این جنبه ها را به صورت مجزا رشد دهیم و به حد بالایی برسانیم و از آن در کمک به انسان کمک بگیریم.

برای مثال جی پی اس نسبت به انسان مکان شناس به مراتب بهتری است ، گوگل حافظه بسیار طولانی تری دارد و کامپیوتر ها عملیات ریاضی را خیلی سریع تر انجام می دهند، حالا با  ترکیب این سه عضو و یک خودرو میتوان یک خودروی هوشمند ساخت. یکی از مزیت هایی که خودروهای هوشمند دارند این است که در حین انجام وظیفه هرگز حواسشان پرت نمی شود و در تمام مدت 6 دنگ حواسشان به رانندگی است و  نگران چیزی نمی شوند.

در ابعاد وسیع تر با توسعه هوش مصنوعی و گسترش آن می توان راه حل مسائل بزرگ بشر مانند انرژی تاریک، قانون جاذبه بین سیاره ای و ... را مورد تجزیه تحلیل دقیق قرار داد و نهایتا آن ها را حل کرد.

هوش مصنوعی به دلیل اینکه طرز فکر متفاوتی دارد ( فکر کردن بدون قضاوت و بدون جانب داری احساسی) دروازه خلاقیت و نو آوری را برای ما باز میکند  و یکی از نقطه ضعف های  عمده بشر که همان اهمال کاری است را به طور مستمر جبران میکند .{یک ربات هیچ وقت ، وقت تلف نمیکند}

در طی وقوع انقلاب صنعتی اول در اروپا سعی شد تمام ابزار آلات دستی بشر به نوعی متحرک و مکانیزه شود و این روند تا کنون ادامه داشته است و دارد.

انقلاب صنعتی دوم نیز به سرعت در حال شکل گیری و ایده آن هوشمند کردن تمام لوازم و اشیاء مورد استفاده بشر است به گونه ای که شاید در سال های آتی هر نفر یک هوش مصنوعی شخصی برای خودش داشته باشد.

مرحله بعدی در هوش مصنوعی دادن جسم به آن است وآنجاست که دنیای مکاترونیک به حد بالای تکامل خود می رسد و ربات های فوق هوش مند پا به دنیای ما می گذارند.

در  آینده احتمالا حقوق افراد بر اساس توانایی آنها در کار کردن با هوش مصنوعی است و جزو اولیت  ها به حساب می آید.

این را فراموش نکنیم که هنوز هیچ متخصص هوش مصنوعی تمام عیاری در جهان وجود ندارد.

هنوز در ساعت های اولیه این انقلاب به سر میبریم.

نسل جدید اختراعات مبتنی بر هوش مصنوعی شاید 20 سال آینده شروع به تولد کنند..

پس ما هنوز عقب نمانده ایم و می توانیم به جای غرق شدن در این دریا، بر موج هایش سوار شویم  و سهمی در تحول دنیا داشته باشیم..... 

اشتیاق مطالعه




هر کسی  به نحوی از زندگی لذت می برد

 

همیشه هم غرق شدن چیز بدی نیست

 

بارها شده که به سمت تند خوانی رفته ام ، ولی به دلیل اینکه حس کرده ام لذت مطالعه را در من کم کرده به سرعت  از آن فاصله گرفته ام

 

لذت مطالعه به غرق شدن میان تمام کلمات است

انقلاب هوش مصنوعی قسمت اول



قرار است مقصد نهایی تکنولوژی  به کجا ختم شود؟


آیا هوش مصنوعی باعث انقلاب صنعتی دوم می شود ؟


حجم زیاد  محتوا درمورد  هوش مصنوعی  (artificial intelligence) و خبرهایی که در مورد سرمایه گذاری عظیم غول های تنکولوژی  در این حوزه می شود ، گواه بر اهمیت روز افزون این پدیده دارد.


اما واقعا ما باید منتظر یک جهش جدید در حد فیلم های تخیلی در دنیا باشیم؟


دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم تمایلش روز به روز به هوشمند شدن بیشتر می شود و بشر همواره در پی ادارک دار کردن تمام اجسام بدون ادراک است . هوش مصنوعی یک پدیده نو ظهور نیست و ایده آن مدت ها پیش در روانشناسی و فلسفه ایجاد شده ولی در واقع واژه هوش مصنوعی توسط جان مکارتی در سال 1956 بیان شد و بعد ها تعاریفی مانند  یاد گیری ماشین ( machine learning) ، شبکه عصبی مصنوعی (Artificial Neural Networks) و ... به آن اضافه  و به مرور کامل تر شد تا به مرحله امروزی آن رسد.


درحال حاضر هوش مصنوعی وجود دارد ولی عمده فعالیت آنها در پشت پرده است به همین دلیل برایمان قابل لمس نیست و حسش نمی کنیم . در پزشکی ، دفتاتر حقوقی پیشرفته ، پرواز های هوایی (سیستم کنترل خودکار هواپیما) ، درسایت  آمازون، نت فلیکس و بسیار نمونه دیگر هوش مصنوعی به صورت زیر پوستی در حال انجام وظیفه است ولی ما  نیازمند به چیز علنی تر ی هستیم که وجودش را به صورت مستقیم در زندگیمان حس کنیم.


روش پیش رو بعد از ایجاد هوش مصنوعی این است که ما آن را آموزش دهیم و به سطح کاملا پیشرفته برسانیم.


تکنولوژی در حوزه هایی گسترده شده که پایه و اساس آن از فیزیک نشات گرفته است ، و مشخصه مشترک تمام علوم این است که همگی دارای الگو های تکرار شونده ای هستند ، حال اگر این الگوها را در دسته بندی مجزا به صورت ورودی به یک هوش مصنوعی بدهیم و با روش هایی خروجی مورد نظر را به آن بفهمانیم ، بعد از مدتی یک هوش مصنوعی با مجموعه ای از الگوهای متفاوت داریم و با تطبیق و چند لایه کردن این الگو ها میتوان ماشینی خلق کرد که حق انتخاب کردن دارد.

 

قسمت دوم انقلاب هوش مصنوعی